شرایطی که اخیرا به دلیل شیوع ویروس کرونا در دنیا پیش آمده، بسیاری از برنامههای روزمره و عادی به ویژه بر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اوقات فراغت تأثیر گذاشته و در مواردی باعث اختلال در برخی از برنامههای فرهنگی و آموزشی شده است. اما در شرایط کنونی و با وجود کرونا چه باید کرد؟ بچههایی که تا همین حالا اکثر اوقات خود را در خانه گذراندهاند، چطور باید حالا بدون آسیب دیدن – هم به لحاظ جسمی و هم بهلحاظ روحی- این شرایط را از سر بگذرانند؟ چطور میشود آنها را سرگرم کرد؟
پای کرونا بر گلوی اوقات فراغت
این روزها و در شرایط دشوار متأثر از شیوع ویروس کرونا، نداشتن برنامه مشخص برای گذراندن اوقات فراغت فرزندان، بیش از پیش بعضی از خانوادهها را کلافه و نگران کرده است. اگر به این مسئله، مشکلات شغلی سرپرست خانواده را هم اضافه کنیم وضعیت به مراتب پیچیدهتر میشود، چراکه معمولاً برنامهریزی برای گذران اوقات فراغت فرزندان با موقعیت اقتصادی آن خانواده ارتباط مستقیم دارد. کارشناسان امور اجتماعی نیز توجه به بعد اقتصادی در برنامه ریزی اوقات فراغت را بسیار مهم میدانند و به امکانات محدود تفریحی، ورزشی و فرهنگی و همچنین بالا بودن هزینههای استفاده از همین امکانات که گاهی برای جوانانی از قشر متوسط و ضعیف جامعه غیرممکن است، اشاره دارند. در واقع برنامهریزی برای اوقات فراغت تحت تأثیر اشتغال است و با توجه به شرایط دشوار اقتصادی که این روزها گریبانگیر بسیاری از خانوادههاست، برخی خانوادهها توان مالی برای ساماندهی و نظم بخشیدن به اوقات فراغت دانشآموزان را ندارند و نمیتوانند برای برخی برنامههای تفریحی و آموزشی برنامهریزی اقتصادی داشته باشند.
در چنین شرایطی معمولاً فرزندان بهویژه نوجوانان جذب گروه همسالان میشوند و اوقات فراغتشان را بیرون از فضای خانواده و با دوستان سپری میکنند و به جرأت میتوان گفت که یکی از مهمترین عوامل مؤثر در بروز انواع آسیبهای اجتماعی مربوط به نداشتن مدیریت و برنامهریزی صحیح برای بهینه سازی اوقات فراغت فرزندان است. بنابراین، به لحاظ اینکه اوقات فراغت مطلوب، نقش مؤثری در پیشگیری از انواع آسیبهای اجتماعی دارد، برنامهریزی صحیح برای اوقات فراغت این افراد ضروری است. تحقیقات کارشناسان نشان داده افرادی که اوقات فراغت مفید و مطلوبی دارند از لحاظ اقتصادی بازدهی مطلوبتری دارند. چگونگی گذراندن اوقات فراغت بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی فرد تأثیرگذار است. به نحوی که گذراندن اوقات فراغت مطلوب منجر به افزایش سطح شعور، آگاهی و تبادل افکار میشود. علاوه بر آن، چنانچه افراد اوقات فراغت مفید و مطلوبی داشته باشند، نگاه و بینش اجتماعی آنان هم تقویت میشود.
سررفتن حوصله مفید است
دکتر تریزا بلتن، استاد مدعو دانشگاه انجلینای شرقی و پژوهشگر حوزه ارتباط بین سررفتن حوصله و تخیل، در مصاحبه با بیبیسی میگوید «سررفتن حوصله عاملی مهم در ایجاد «محرکهای داخلی» است که خود زمینه ساز خلاقیت حقیقی است».
اگرچه ممکن است با وجود اینترنت و جذابیتهای ناتمامش، دیگر ظرفیت ما برای تحمل این حس، بسیار کم شده باشد، دهههاست که اهمیت «هیچ کاری نکردن» بحث داغ محفل متخصصان بوده است و به آن تاکید کرده اند. در سال ۱۹۹۳، روانکاوی به نام ادم فیلیپس نوشت «اینکه کودک تحمل شرایطی را داشته باشد که در آن حوصله اش سر رفته است، میتواند در فرایند رشد او یک دستاورد محسوب شود». بهواسطه اینکه بیکار میشویم و حوصله ما سر میرود، فرصتی برایمان پدید میآید که بهجای با عجله رد شدن از کنار زندگی و مفهوم آن، به تفکر و تعمق درباره زندگی بپردازیم.
لین فرای، روانشناس کودک ساکن لندن، که تمرکز اصلی کارش بر آموزش و پرورش است، توصیه میکند والدین در ابتدای اوقات فراغت به همراه فرزندان دستکم بالای ۴ سال خود فهرستی بنویسند از هر کاری که فرزندانشان ممکن است از انجام آن در طول تعطیلات لذت ببرند. این فهرست میتواند شامل فعالیتهای بسیار سادهای همچون کتاب خواندن یا دوچرخه سواری باشد یا میتوان مواردی خاص و مشخص، همچون پختن یک وعده غذای اعیانی، اجرای نمایش یا تمرین عکاسی را در آن نوشت. در آینده، هر وقت فرزندتان با شکایت از اینکه حوصلهاش سر رفته است پیش شما آمد، به او بگویید برود نگاهی به آن فهرست بیندازد و کاری برای انجام دادن پیدا کند. در این صورت ممکن است فرزند شما مدتی بیکار بماند و حوصلهاش سر برود، اما مهم است بدانید که این زمان تلف نشده است. ((فرای)) میگوید «هیچ ایرادی ندارد حوصله بچهها کمی سر برود!!! تنها از این طریق است که بچهها یاد میگیرند روی پای خودشان بایستند».
بیشتر بخوانید: چگونه پشت ارتش کرونا رو به خاک بمالیم؟
در سال ۱۹۳۰، فیلسوف بنام، برتراند راسل، نظریه مشابهی را مطرح کرد. او یک فصل از کتابش، «تسخیر خوشبختی»، را به ارزشهای بالقوه بیکارماندن و سر رفتن حوصله اختصاص داده است. راسل اعتقاد داشت تخیل ورزیدن و توانایی اداره این احساس ناشی از بیکاری می بایست در کودکی فراگرفته شود: «کودک وقتی به بهترین شکل رشد خواهد کرد که مثل یک گیاه، بدون مزاحم در گوشه ای ریشه کند. بیش از اندازه سفر کردن برای کودکان خوب نیست. این چیزها باعث میشود کودکان در مسیر رشد خود، توانایی تحمل این ملال و یک نواختی پر فایده را بهدست نیاورند».
خلاقیت داشتن ضروری است
همه ما میدانیم که باید فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کنیم، از سفرهای غیرضروری اجتناب کنیم و تا حد ممکن در خانه بمانیم و از رفتن به مکانهایی که ممکن است شلوغ باشد، خودداری کنیم. اما با اوقات فراغت بچهها چه کنیم؟ بچههایی که تا همین حالا هم اکثر اوقات سال را در خانه گذراندهاند، چطور باید حالا بدون آسیبدیدن این دوران را طی کنیم؟ چطور میشود آنها را سرگرم کرد؟ کلید موفقیت در ۲ نکته است: حفظ برنامه روزانه و خلاقیت داشتن.
1. حفظ برنامه روزانه
داشتن برنامهای مشخص و پیش بینی پذیر بر مبنای تکرار و زمانبندی -مثل آنچه در دوران مدرسه اتفاق میافتد- به بچهها این حس را میدهد که کنترل امور را در دست دارند. مثلا ساعتهای مشخصی برای خواب، بازی و تماشای تلویزیون برای فرزندانتان تعیین کنید و تلاش کنید به آنها پایبند بمانید.
2. خلاقیت داشتن
حالا که منابع و دسترسی ها محدود است، والدین باید در تبدیل هر موقعیتی به بازی و سرگرمی خلاقیت داشته باشند. مثلا اگر نمیتوانید به سفری طولانی بروید، سعی کنید مکانی مناسب و کم تردد را در طبیعت پیدا کنید و غذا را آنجا بخورید یا حتی شب در همانجا بخوابید. اگر این امکان فراهم نیست و نمیتوانید از فواید طبیعت استفاده کنید، در حیاط خانه یا حتی بالکن یا داخل خانه چادر بزنید. با این کار زندگی تکراری و پرملال این روزها را کمی تغییر دهید و برای بچهها تجربهای لذت بخش و خاطره ای بهیاد ماندنی رقم بزنید. در نهایت، همانطور که پیشتر گفته شد، بگذارید بچهها زمانی برای خود داشته باشند. شما مسئول سرگرمکردن بچهها در همه زمانها و شرایط نیستید. آنها باید بتوانند برای خود سرگرمیهایی پیدا کنند. زیاده روی در برنامهریزی برای فراغت بچهها کاری غیر ضروری است و حتی میتواند در نهایت آنها را از کشف آنچه واقعا برای آنها جالب است، محروم کند.
انواع سرگرمیهای پیشنهادی
بازیکردن هنوز کلاسیک ترین و ایده آلترین تصویری است که همه ما از گذران وقت در فراغت داریم، دوچرخه سواری با بچههای همسایه، ساختن سنگر با دوستان، اجرای نمایش با خواهر و برادر ها، کنار دریا رفتن همراه خانواده. اما چه چیز بازی را این قدر جذاب میکند و بازیکردن دقیقا چه فایدهای برای بچه ها دارد؟
وقتی حرف از بازی به میان میآید، نباید فکرمان را به نوعی فعالیت ویژه محدود کنیم. بازی کردن انواع مختلف دارد. در بازی های اجتماعی مثل بازی های گروهی با توپ، بازی های رقابتی دوستانه یا نقش قهرمانان خیالی را بازی کردن، در این بازی ها بچهها با یکدیگر یا با بزرگترها بازی میکنند. در بازی های هدایت شده، بزرگترها نوع بازی را برای بچهها تعیین میکنند. برای مثال مربیشان به آنها میگوید «میخواهیم با این وسایل نمایش اجرا کنیم. به نظر شما موضوع این نمایش باید چه باشد؟ چطور باید آن را شروع کنیم؟»
در بازیهای انفرادی، مثل داستانپردازی با عروسک، پازل، آجرهای بازی و… بچهها به تنهایی بازی میکنند. در خلال این بازی ها، کودکان یاد میگیرند محیط فیزیکی و اجتماعی اطراف خود را کشف کنند و برای خود واقعیت های جدیدی در ذهن بسازند. بازی برای کودکان تمرینی است برای حل مسئله و آزمونی است برای اینکه بفهمند چگونه دوست داشته باشند، چگونه خردمندانه رفتار کنند و چگونه امنیت خود را حفظ کنند.
پژوهشی در همین زمینه نشان داده است که بازی به لحاظ عصب شناختی، میتواند محرک واکنش «جنگ یا گریز» باشد، بدون اینکه موجب ترشح کورتیزول شود. کورتیزول مادهای شیمیایی است که معرف استرس است و به طور معمول در شرایط «جنگ یا گریز» ترشح میشود. به گفته بن ماردل، محقق، معلم و متخصص حوزه بازی و رشد و سرپرست گروه تحقیق در زمینه بازی در پروژه صفر ( Project Zero) ، پروژهای که دانشگاه هاروارد با هدف مطالعه و پژوهش درباره بهبود آموزش و پرورش راهاندازی کرد: «من معتقدم هر فعالیتی میتواند بازی باشد یا نباشد، فقط کافی است به اندازه کافی بازیگوشی در خود داشته باشیم. اینکه در موقعیتی قرار بگیریم و آن موقعیت موجب کنجکاوی ما شود و متوجه شویم آن موقعیت میتواند لذت بخش و سرگرم کننده باشد و آستین بالا بزنیم و وارد عمل شویم. اگر از زاویه درستی نگاه کنیم، حتی تمیزکاری هم میتواند لذتبخش و سرگرمکننده باشد».
در طبیعت بودن مهم است
در اوایل دهه ۱۹۸۰، زیست شناسی به نام ادوارد ویلسن فرضیه زیست گرایی (Biophilia) را مطرح کرد. بر مبنای این فرضیه انسان ها به طور غریزی به محیط طبیعی اطراف خود گرایش دارند، اما اگر از والدین امروزی بپرسیم، خواهند گفت برعکس این موضوع درست است. فرزندان آن ها نشستن جلو تلویزیون یا رایانه را به بازیکردن بیرون از خانه ترجیح میدهند. هراس و نگرانی برای اینکه کودکان بیش از اندازه داخل خانه می مانند، آن قدر فراگیر شده است که حالا نامی برای آن وجود دارد: اختلال کمبود طبیعت.
شکی در این نیست که کودکان این قرن زمان بسیار بیشتری را به ماندن در داخل خانه اختصاص میدهند، اما دلیل این امر چیست؟ بیشتر از همه چیز: فناوری. ریچارد لوو، مؤلف کتاب «آخرین بچه در جنگل: نجات فرزندان از اختلال کمبود طبیعت»، مطرح میکند یکی از کودکانی که با او مصاحبه کرده بوده به او گفته است که بازی در خانه را بیشتر از بازی بیرون از خانه دوست دارد، «چون همه پریز های برق داخل خانه هستند». دلیل دیگر، ترس فزاینده والدین از بیماری ها و خطرات ناشی از بازیکردن بیرون از خانه است که بر اساس شواهد علمی موجود، در بیشتر مواقع ترسی کاملا غلط است.
بیشتر بخوانید: شغل هایی که بیشترین آسیب را از کرونا دیده اند
یافتههای پژوهشهای جدید حاکی از اهمیت و ضرورت وقت گذراندن بیرون از خانه، هم برای کودکان و هم بزرگ سالان است. برخی پژوهشگران میگویند محیط بیرون میتواند هر جایی بیرون از خانه باشد. برخی میگویند محیط بیرون باید محیطی سبز باشد که در آن درخت و گیاه وجود دارد. برخی دیگر نیز نشان داده اند که حتی یک عکس از فضایی سبز هم میتواند فوایدی برای سلامت روان انسان داشته باشد. اما همه آنها بر یک چیز توافق دارند، کودکانی که بیرون از خانه بازی میکنند، با هوش تر، شاد تر و آرام تر هستند و نسبت به کودکانی که بیشتر وقت خود را در خانه می گذرانند، اضطراب کمتری را تجربه می کنند.
اگرچه هنوز دقیقا نمیدانیم طبیعت چگونه بر عملکرد شناختی و ارتقای اخلاقی کودکان تأثیر میگذارد، نکاتی هستند که از وقوع آنها اطمینان داریم: بودن در طبیعت موجب افزایش اعتماد به نفس می شود، خلاقیت و تخیل را افزایش می دهد، مسئولیت پذیری را به فرد میآموزد، محرک های احساسی متعددی برای او فراهم می کند، موجب فعال تر شدن و تحرک بیشتر بچه ها میشود، آنها را به تفکر و تعمق مجبور می کند و استرس و خستگی مزمن را کاهش میدهد.
می توانیم به خانه ماندن در روز های کرونا با نگاه فرصتی ارزشمند نگاه کنیم که میتوان در آن چیز های زیادی آموخت و از زندگی بیشتر لذت برد. می توان با کمترین هزینه هم ایام فراغت را پر کرد. زمان را برای خود و بچه ها از دست ندهید. حتی می توان بهترین مسائل تربیتی را به بچه ها یاد داد. مهم این است که طرز نگاه ما به زمان درست باشد.